برخی از مهمترین تعاریف هوش سازمانی در جدول 2-1 ارائه می شود:
جدول (2-1) تعاریف هوش سازمانی از دیدگاه صاحبنظران مختلف
سال | منبع | تعریف هوش سازمانی |
1992 | ماتسودا[1] | مجموع تواناییهای یک سازمان که ترکیبی از دو عامل هوش انسانی و هوش ماشینی است. |
1995 | چو[2] | هوش سازمانی فرایند یادگیری است که شامل توسعه رفتار انطباقی به منظور استفاده از درک و حافظه سازمانی می باشد. |
1998 | مک مستر[3] | مک مستر هوش سازمانی را ظرفیت سازمان به عنوان یک کل در جمع آوری اطلاعات، نوآوری، تولید دانش و عمل موثر بر اساس دانش تولید شده میداند. |
1999 | لیبویتز[4] | هوش سازمانی مجموعه تمام هوشمندیهای یک سازمان است که به منظور ایجاد دیدگاهی مشترک در فرآیند بازنگری و بازبینی و هدایت کل سیستم مورد استفاده قرار میگیرد. |
2000 | هلال[5] | هوش سازمانی عبارتست از ظرفیت سازمان برای خلق دانش و استفاده از آن برای تطابق استراتژیکی با محیط. |
به طور کلی میتوان گفت که هوش سازمانی برای یک کارآفرین یا تاجر، به معنای تحقیقات بازار است که می توان آن را هوش رقابتی نامید و برای فردی که در ساختار بوروکراتیک دولتی کار میکند، به معنای گزارش دهی است. هوش سازمانی به منزله پنجره پویایی کسب و کار به محیط بیرون است که عملکرد سازمانی را شناسایی می کند، کارایی را افزایش می دهد و فرصتهای ناشناخته را شکار میکند (هوسان، 2008). بنابراین هوش سازمانی نیز مجموعه ای از فن آوری و فرآیندها است که به همه افراد در تمام سطوح سازمان این امکان را می دهد تا دادهها را ارزیابی و تجزیه و تحلیل کنند. هوش سازمانی، بستر سازی لازم برای کسب سود، تفاهم و انسجام از تجربیات سازمان را فراهم می سازد (گرین، 2007)
2-1-5 اهمیت هوش سازمانی برای سازمان
مهمترین نیاز یک مدیر داشتن اطلاعات دقیق برای اتخاذ تصمیم درست است فرآیند تصمیم گیری میتواند به سه بخش تقسیم شود با توجه به انواع مختلف تصمیم گیری (بر اساس میزان ساخت یافته بودن) هر یک از سه بخش اهمیت متفاوتی خواهد داشت.
الف. دسترسی، جمع آوری، پالایش دادهها و اطلاعات مورد نیاز
ب. پردازش، تحلیل، نتیجه گیری بر اساس دانش
پ. اعمال نتایج و نظارت بر پیامدهای اجرای آن
در هر یک از موارد فوق سازمانهای قدیمی که از هوش سازمانی استفاده نمیکنند دارای مشکلاتی هستند که اغلب از عواملی چون حجیم بودن دادهها، پیچیدگی در تحلیل و ناتوانی در پیگیری نتایج فرآیندها و پیامدهای تصمیمات گرفته شده نشات میگیرد. هوش سازمانی به کمک حل مشکلات فوق به دلیل ساختاری که سازمان به وجود میآورد و فرصتهای جدیدی نیز برای رشد سازمان ایجاد میکند و نه تنها عامل حذف مشکلات است بلکه با صرفه جویی در زمان و هزینه شرایط کاری را دگرگون میسازد (لوز، اسپیلر، 2000، 149).
[1] Matsuda
[2] Choo
[3] McMaster
[4] Liebowitz
[5] Halal
لینک جزییات بیشتر و دانلود این پایان نامه:
بررسی رابطه هوش سازمانی با عملکرد کارکنان بانک ملی ایران اداره امور شعب جنوب تهران