۱- سازمان باید دارای فرهنگ کیفیت مناسب باشد و قبل از آنکه موضوع ارتقای کیفیت محصول یک جبر تحمیلی از زاویه رقابت و یا زاویه درخواست مشتری باشد، خود را موظف بداند برای خدمت به مشتری و خدمت به جامعه محصولی با کیفیت بالا و عالی تولید کرده و آن را در اختیار مشتری قرار دهد. این گونه سازمانها دارای وجدان حرفه ای بیدار بوده و با هوشمندی و درایت فوق العاده خود، همیشه نقش پیشرو را ایفا کرده و با فراتر رفتن از انتظارات ملموس مشتری، او را خوشحال می کند و از این طریق موفقیت درازمدت را برای خود و تمام طرفهای ذینفع به ارمغان می آورند. سازمانی که با ملاحظه شرایط ناپایدار بازار، تصورش این است که هرچه را تولید می کند مشتری روی دست خواهد برد، با این نگرش کوته بینانه، جدا از سایرخسارتها،خود را از تحول و پیشرفت محروم می سازد. وجود فرهنگ کیفیت مناسب و شایسته پیش نیاز داخلی سازمان است.
۲- مشتریان بالفعل در ارتقای کیفیت محصولات سازمان تاثیر دارند. مشتریان می توانند و باید برای ارتقای کیفیت محصولات سازمانها فعالانه عمل کنند و تنها یک دریافت کننده منفعل نباشند. مشتریان وقتی می توانند به ایفای این نقش بپردازند که الزامات و یا خواسته های خود را به طور روشن و دقیق به سازمان تولیدکننده ابراز کنند. از حقوق خود در رابطه با محصول آگاهی داشته و به دفاع از آن بپردازند. محصول را در صورت انطباق با نیاز و خواست خود بپذیرند و غیر آن (محصول نامنطبق) را نپذیرند. دادن بازخور به سازمان اعم از مثبت و یا منفی برای اینکه سازمان از قضاوت مشتری نسبت به محصول مطلع باشد تا برای محصول آینده خود (درصورت علاقه و درایت) آن را درنظر بگیرد. ابراز انتقادات و بخصوص شکایات خود از محصولات فاقد کیفیت به سازمان و یا در صورت لزوم به سایر مراجع از جمله سازمان گواهی کننده و بالاتر از آن به سازمان اعتباردهنده مربوطه.
۳- نقش کنترل کننده و تعیین کننده جامعه به عنوان مشتریان بالقوه، در ارتقای کیفیت محصول سازمان بسیار قابل توجه است و این نقش نیز به عنوان یک پیش نیاز بیرون از سازمان عمل می کند و عبارتنداز : وجود رقابت آزاد و نبودن هرگونه انحصار و فشار و تحمیل وجود حق اختیار و انتخاب با مشتری و حق مرجوع کردن محصول نامنطبق، وجود ارگانهای مسئول و فعال در رسیدگی به شکایات، انتقادات و نظرات مشتریان وجود قوانین و مقررات برای حراست از حقوق مشتریان و جاری بودن آنها.
این سه پیش شرط از این جهت مورد اشاره قرار گرفت که در میان طرفهانی ذینفع، به سازمان، مشتری و جامعه پرداخته شد. بنابراین سازمانها با مقایسه موقعیت و عملکرد خود به آنچه که از سخنان گرانقدر استادان ارجمند کیفیت، استانداردهای سیستم های مدیریت کیفیت و ماحصل تجارب، اشاره شد توجه کنند و با ارتقای کیفیت طراحی، تدوین و ایفای الزامات و یا خواسته های کیفیت و ارایه محصولات منطبق با نیاز، خواست و انتظار مشتری و سایر طرفهای ذینفع، براساس شناسایی و لحاظ کردن کامل الزامات و یا خواسته های مربوط به محصول، به اهداف راستین و آینده ساز خود به نحو احسن جامه عمل بپوشانند.
۲-۲-۱ اهداف کیفیت از دیدگاه استانداردهای مدیریت کیفیت:
ISO 9001: 2008
– اهداف کیفیت
مدیریت ارشد باید اطمینان حاصل نماید که اهداف کیفیت و از جمله اهدافی که برای برآورده سازی الزامات محصول مورد نیازند، برای عملکردها و سطوح مرتبط سازمان، تعیین شدهاند. اهداف کیفیت باید قابل اندازهگیری بوده و در سازگاری با خط مشی کیفیت باشند.
ISO 9004: 2000
– اهداف کیفیت
مدیریت ارشد باید اطمینان حاصل نماید که اهداف کیفیت و از جمله اهدافی که برای برآورده سازی الزامات محصول مورد نیازند برای عملکردها و سطوح مرتبط سازمان، تعیین شدهاند. اهداف کیفیت باید قابل اندازهگیری بوده و در سازگاری با خط مشی کیفیت باشند (ISO 9001: 2000).
طرحریزی استراتژیک و خط مشی کیفیت سازمان چارچوبی را برای تنظیم اهداف کیفیت فراهم میسازند. مدیریت ارشد باید این اهداف را به منظور تعیین جهت بهبود عملکرد سازمان تدوین کند. این اهداف باید قابل اندازهگیری باشند تا از این طریق مدیریت بتواند به راحتی و به نحوی اثربخش و کارآمدآنهارا بازنگری کند.در تدوین این اهداف، مدیریت باید موارد ذیل را مورد توجه قرار دهد:
– نیازهای حال و آینده سازمان و بازارهای آن
– یافتههای حاصل از بازنگریهای مدیریت
– عملکرد جاری محصول و فرآیند
– سطوح رضایت مشتریان و طرفهای ذینفع
– نتایج خود ارزیابیها
– الگوبرداری از بهترینها، تجزیه و تحلیل رقبا، فرصتهای بهبود
– منابع مورد نیاز برای دستیابی به اهداف
اهداف کیفیت باید به گونهای به سازمان ابلاغ شده باشد که کارکنان سازمان بتوانند در خدمت دستیابی به آن فرآیند قرار گیرند. مسئولیت اجرای اهداف کیفیت باید مشخص شده باشد. در صورت ضرورت، این اهداف باید بهطور نظام مند مورد بازنگری و تجدید نظر قرار گیرند.
admin) ،(۱۳۹۱) ، دسته مقالات : اهداف کیفیت از دیدگاه استانداردهای مدیریت کیفیت (
۲-۲-۲ هدف و دامنه کاربرد در سیستم مدیریت کیفیت:
در این استاندارد مبانی سیستمهای مدیریت کیفیت که موضوع مجموعه استانداردهای ایران ایزو
(۹۰۰۰ ) میباشد تشریح و اصطلاحات مربوطه در آن تعریف میگردد.
این استاندارد در موارد زیر کاربرد دارد:
الف- سازمانهایی که از طریق استقرار سیستم مدیریت کیفیت در جستجوی مزیتی هستند.
ب- سازمانهاییکه میخواهند از تامینکنندگان خود اطمینان حاصل کنند که الزامات ویاخواسته های مربوط به محصول آنها برآورده خواهد شد.
ج- استفاده کنندگان از محصولات.
د- آنهایی که درک متقابلی از اصطلاحات مورد استفاده در مدیریت کیفیت برای آنها اهمیتدارد ، (از قبیل تامینکنندگان، مشتریان و قانونگذاران).
ه- آنهایی که در داخل یا خارج از سازمان هستند و سیستم مدیریت کیفیت را از جهت تعیین انطباق با الزامات استاندارد ایران ( ایزو۹۰۰۱ ) ارزیابی یا ممیزی میکنند (از قبیل ممیزان، قانونگذاران، سازمانهای گواهی کننده و یا ثبت کننده).
و- آنهایی که در داخل یا خارج از سازمان هستند و در زمینه سیستم مدیریت کیفیت مناسب برای آن سازمان مشاوره یا آموزش میدهند.
ز- تدوین کنندگان استانداردهای مرتبط.
دامنه کاربرد این استاندارد در کلیه سازمانهای تولیدی، خدماتی و پژوهشی و آموزشی و غیر کاربرد دارد. دامنه وسیع استاندارد ، از سال۱۹۷۴ تاکنون، ایزو بیش از۱۵ هزار استاندارد مختلف را منتشر کرده است. این دامنه متشکل از حوزه های مختلفی (از کشاورزی تا کدگذاری دیجیتال سیگنالهای صوتی و تصویری) است.
۲-۴ الزامات سیستم مدیریت کیفیت بر اساس استاندارد ۹۰۰۱:۲۰۰۸ ISO :
استقرار استانداردISO 9000 درحال گسترش به سراسرجهان است.این استاندارد بزودی به مهمترین استاندارد مدیریت کیفیت تبدیل می شود. هزاران شرکت درسرتاسر دنیا این استاندارد را پیادهسازی نمودهاند و بسیاری دیگر در حال پیادهسازی آن میباشند. علت این امر چیست؟ زیرا این استاندارد؛
موجب کنترل اثر بخش کیفیت میگردد.
موجب صرفهجویی مالی میشود.
استقرار آن مورد انتظار مشتریان است.
رقبا از آن استفاده مینمایند.
اثبات کنترل یکی از ابزارهای ایجاد اطمینان برای مشتریان می باشد، که از انجام صحیح امور مربوط به خود اطمینان حاصل نمایند. سازمانهای موفق آنهایی هستند که کیفیت محصولات و خدمات خود را بطور اثربخشی کنترل مینمایند، یکی از راههای اثربخش انجام این کنترل، پیادهسازی سیستم مدیریت کیفیت بر اساس استاندارد۹۰۰۱ ISO میباشد.
مجموعه استانداردهای ایران (ایزو۹۰۰۰) بین الزامات سیستمهای مدیریت کیفیت و الزامات یا خواستههای محصولات تمایز قایل است.
الزامات سیستمهای مدیریت کیفیت در استاندارد ایران (ایزو۹۰۰۱) مشخص شده است. الزامات سیستمهای مدیریت کیفیت عمومی است و در تمام سازمانها از هر بخش صنعتی یا اقتصادی بدون توجه به رده محصول عرضه شده کاربرد دارند. استاندارد ایران (ایزو۹۰۰۱) خود الزامات یا خواستههای مربوط به محصولات را تعیین نمیکند.
الزامات یاخواستههای مربوط به محصولات میتواند توسط مشتریان یا توسط خودسازمان با پیشبینی خواستههای مشتری و یا به موجب مقررات تعیین گردد. الزامات یا خواستههای مربوط به محصولات و در برخی موارد، فرایندهای وابسته به آن ممکن است برای مثال در مشخصات فنی، استانداردهای محصول، استانداردهای فرایند، توافقهای قراردادی یا در الزامات ناشی از مقررات مندرج باشد.
۲-۵ رویکرد سیستمهایمدیریتکیفیت :
رویکرد ایجاد و اجرای یک سیستم مدیریت کیفیت از مراحل متعدد زیر تشکیل میشود:
منبع فایل کامل این پایان نامه این سایت pipaf.ir است |