مفاهیم سه گانه نوآورى
الف – نوآورى بعنوان دستاورد فن آورانه:
هنگامى که به زندگى خود و فن آورىهایى که بدان کیفیت مىبخشند، توجه مىکنیم به نوآورى بعنوان دستاورد مىنگریم.
ب – نوآورى بعنوان آثار تبعى دستاوردها:
ابداعات بزرگ یا نوآوریهاى بزرگ، نوعا نه بدلیل نفس دستاورد بلکه به
خاطر تبعات فن آورىهاى بزرگ انگاشته شدهاند که در هر حال بطور غیرقابل وصفى از حالت اولیه خارج و با افزودن جزئیات نه چندان زیاد بدان متحول گردیدهاند نکته مهم دیگر آنست که نوآورى تبعات ناخواستهاى که موجب انتفاع همگان نیز مىشود را نیز دربردارد.[1] ( Cormican, K., & O’Sullivan, D. 2004) اقتصاد دانان این تبعات ناخواسته را مازاد (spillover) یا مظاهر مثبت(positive externalities) مىنامند. باز هم توجه داریم که با وجود آنکه نوآوریها به سوى تولید مظاهر مثبت پیش مىروند چنین نیست که هرگونه جلوه مثبت لزوما بوسیله نوآورى ایجاد شده باشد.
ج – ویژگىهاى سازمان نوآور و دارای کارآفرینی سا زمانی
یکى از کارآفرینان موفق (ریچارد برانسون Richard Branson) تجارت نوآورى گرا را موجودى زنده میداند که نفس مىکشد، او نوآورى را فراتر از صرف داشتن ایدههاى خوب، کارکنان با انگیزه و درک آنچه مشتریان مىخواهندمىداند. از این منظر نوآورى کمتر با اقدامات مشخص یا دستاوردها (یا تبعات آنها) و بیشتر با یک دیدگاه فکرى، ومجموعهاى جامع از رفتارها و اقدامات مربوط با آن دیدگاه رابطه خواهند داشت. یک موسسه نوآور و دارای کارآفرینی سازمانی ، موسسهاى نیست که کالاهاى نو را معرفى مىکند بلکه موسسهاى است که مرتبا درگیرفعالیتهاى میباشد که به قصد افزایش احتمال کشف محصولات نو یا بهتر و یا فرآیندهاى ساخت آنها صورت مىپذیرند. به این ترتیب موسسات نوآور و دارای کارآفرینی سازمانی با ایدههاى نو زنده بوده و مرتبا با احتمال توسعه مبانى ایجاد محصولات نو و یا تغییر در فرآیندهاى موجود درگیر هستند، هر چند ممکن است بسیارى از این مبانى هیچ گاه پیاده نشوند.
موسسات نوآور و دارای کارآفرینی سازمانی واجد توانائیهاى پویا هستند. توانایى پویا الگوى پایدار و آموخته شده و مجموعهاى از فعالیتهاىاست که از طریق آن یک سازمان بطور سیستماتیک روالهاى اجرایى خود را در راستاى بهبود کارایى، ایجاد و ترمیم مىنماید.
مطابق موافقتنامه سبز کمیسیون اروپا موسسه نوآور داراى دو دسته مهارتهاى اصلى مىباشد:
دسته اول این مهارتها، مهارتهاى استراتژیک میباشد. توانایى دیدن افق دور دست، قدرت تشخیص و حتى پیش بینى روندهاى بازار و تمایل و توانایى در جمع آورى، پردازش و هضم اطلاعات اقتصادى و فن آورانه از این دسته میباشند. مهارتهاى سازمانى گروه دوم مهارتهایی هستند که از جمله آنها میتوان به آمادگى براى ریسک و تسلط بر آن، هماهنگى داخلى میان اجزاى درون سازمانى و هماهنگى برونى با تحقیقات عمومى، مشاورین، مشتریان و توزیع کنندگان و درگیرى تمام موسسه در فرآیند نوآورى و سرمایه گذارى در منابع انسانى اشاره کرد.با اینکه نوآورى ابعاد دیگرى هم دارد، ارائه محصولات و فرآیندهاى نو به عنوان خروجى ملموس و قابل اندازهگیرى مستقیم فعالیت نوآورانه شناخته مىشوند.( Chiou, W.C., Kuo, H.W., & Iuan Yuan, L. (1999[2]
[1] Cormican, K., & O’Sullivan, D. (2004). Auditing Best Practice for Effective Product Innovation Management. Technovation,24(10), 819–829.
[2] Chiou, W.C., Kuo, H.W., & Iuan Yuan, L. (1999). A Technology Oriented Productivity Measurement Model. International Journal of Production Economics, 60, 69–77.
]]>